نمی دونم تو از خدا چی میخوای؟
من که از خدا فقط تو رو می خوام
نمی دونم تو از دنیا چی می خوای؟
من که از دنیا فقط تو رو می خوام
نمیشه برای هرکسی بکارش برد
خیلی زیاد بکار می برمش برای تو فقط برای تو
تکرارش می کنم و هیچ وقت از گفتنش خسته نمی شم...
دوستت دارم مهربونم
دوستت دارم قشنگ ترینم
دوستت دارم پاک ترینم
دوستت دارم همیشه همراهم
بعضـــی وقتا ....
حضــــور یه نفـــر بهت احساس امنیت و آرامش میده !
احساس زنده بودن و مهم بودن ؛
گاهی بدون اینکه چیزی بگی میفهمه حالتو ،
درکت میکنه .... اونوقت که دلت میخواد محکم بهش بگی !
دوستت دارم ...
شوق پرواز
حس بودن و ماندنت به من شوق زیستن می دهد ,
شوق پرواز و به اوج رسیدن.
عطر نفس هایت بوی خوش گلهای بهاری
را برایم به ارمغان می آورد و من دوست دارم
در کنار تو تا سپیده دم بیدار بمانم و
آنقدر با تو حرف بزنم که نقش تو در
دیدگانم و و صدایت در قلبم جاودانه شود.
تو مرحم دل درد مندم هستی....
: می دونی عشقو برای چی آفریدن؟
تا من عاشق تو بشم و تو عاشق من به همین سادگی
حالا می دونی چرا دلتنگی رو آفریدن؟
تا من دلتنگ تو باشم و تو دلتنگ من به همین قشنگی
حالا می دونی چرا مرگ و جاودانگی رو آفریدن؟
تا من برای تو بمیرم و تو جاودانه بمونی
عاشق من و دلتنگ من
چه حس قشنگیه وقتی میشی محرم دل یکی...
یکی که بهش اعتماد داری...
بهت اعتماد داره...
از دلتنگی هاش برات میگه...
از دلتنگی هات براش میگی...
آروم میشه...
آروم میشی...
حسی که مثل قطره های باران پاکه....!!!
خل و چل بازی های خاص خودتون رو داشته باشید ...
ابراز علاقه های خاص خودتون ...
محبت های خاص خودتون ...
از کسی تقلید نکنید ...
همین " خصوصیات " آدماس که قشنگه و همیشه بیاد میمونه
براي تــــو مي نويســــم
می نويسم از قلب مهربانت از آن احساس پاکت
می نويسم از چشمان زيبايت از نگاه پر از عشقت
با صداقت می نويسم نخستين عشقم تويی
و با يک دلی می نويسم که با توتا آخرين لحظه خواهم ماند
با چشمان خيس می نويسم که خيلي مهرت در دلم نشسته
و با بغض می نويسم که مرا تنها نگذار عزيزم
می نويسم از آن حرفهاي شيرينت
و آن لحظه ی رويايی که من و تو در آن آشنا شديم
و شيفته ی قلب های سرخ هم شديم
آن چه که می نويسم حرف دل است و بس
حرف دل عاشق و بی قرار من
می نويسم و فرياد می زنم
با تمام وجود دوســـــــــــــــــــتت دارم
عشــــــــق من
چقدر شیرینه انتظار وقتی عشقت قراره بیاد پیشت
و تازه خیلی هم دیر میگذره
اما وقتی میاد ، متوجه نمیشی زمان چه زووووود گذشت
وقتی هم که میخواد بره ، کلی دلت میگیره
واسه من کسی نمیشه مثل تو
نمیشه بیاد دوباره مثل تو
بیا پیش من نترس از عاشقی
دل من کسی نداره مثل تو
دنیامو بهم میریزی با چشات
نفسم میگیره میمیرم برات
کسی بیشتر از من عاشق تو نیست
تو بخوای ماهو میارم زیر پات
میدونی هیچکی برام تو نمیشه
تو نباشی عشق من نو نمیشه
فکرت از سرم نمیره به خدا
آخه عاشقی که بی تو نمیشه
واسه من کسی نمیشـه مثــل تــو
دل مــن کســی نداره مثـل تو
عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی .
دوستت خواهم داشت بی آنکه بگویم.
درد دلت را بی هیچ گمانی گوش خواهم داد.
بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست.
بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد بی هیچ حرارتی
اینگونه شاید احساسم نمیرد
اگه دنیام تاریکه تو تنها روزنه زندگیم هستی
اگه روزم شب شده درحسرت وصالت می گذرانم
اگه ازت دورم ولی باتمام قلبم دوستت دارم
اگه دنیام جهنمه توبهشتمی
آغوش تو سایه گاه خستگی من است
آغوشی که میدانم همیشه به روی من باز است
و من لحظه به لحظه ی زندگیم را به امید آرمیدن در آغوش تو سپری میکنم
دستهای من غرق التماسند برای در آغوش گرفتن تو ...
منی که خسته از دست خنجر روزگارم
برای رسیدن به آرامش در کنار تو لحظه شماری میکنم....
وقتي که نيستي عبور قرن ها را احساس ميکنم
دلم براي تمام کوه هاي نهان دنيا ميسوزد
و هر لحظه دلم تو را فرياد مي کند
وقتي که نيستي هيچ کس نيست
و من تنها و دلگير منتظر پايان دنيا هستم و مينشينم