تاريخ : سه شنبه 21 / 11برچسب:, | 23:59 | نویسنده : m_a

 

خواهان آنم که ضربان قلبت به لبخندهای مکررتکرار شود

وهرآنچه به دل آرزویش داری به هربهانه ای ازآن توباشد.

 



تاريخ : دو شنبه 21 / 11برچسب:, | 23:54 | نویسنده : m_a

چه بی هیاهوست این خلوت نهانم

شعله ای بیافروز

تا در تنگناهای تاریک شبهای بی ستاره

تو را به تصویر در آورم

غزلهایم برای توست

چرا که تو قطب زنده غزلهای منی

ومن شکسته بال ترین عاشق چند بیت آخرم. . ...

مرا محکم تر در آغوش خود بگیر...

من هنوز هم نمیخواهم تورا به دست خاطرات "لعنتی" بسپارم...

 

 



تاريخ : دو شنبه 21 / 11برچسب:, | 23:33 | نویسنده : m_a

حتی اگر حرفی هم نبود

شماره ام را بگیر و فقط بخند

وقتی میخندی

زمان می ایستد

ودر زیر پوستم انگار پرنده ای

برای رهایی پرپر میزند

 

 

 



تاريخ : دو شنبه 21 / 11برچسب:, | 23:11 | نویسنده : m_a

امشب دلم میخواهد

به کسی بگویم"" دوستت دارم.""

و اون تویی ...

بگذار با هر آنچه در توان دارم

همین امشب به تو ثابت کنم که دوستت دارم.

بگذار برایت نقش آن دلباخته ای را بازی کنم که

لحظه ای دور از محبوب خویش زندگی را نمیتواند.

بگذار همچون معشوقی که برای وصال معشوقش

جان میدهد برایت جان دهم...

بگذار همین امشب پیش پایت زانو بزنم

و تو را ستایش کنم...

بگذار در تاریکی به تو لبخند بزنم.

نگذار زمان از دستم برود

و تو را درنیابم.

میخواهم بیندیشی که همین امشب

غیر از من کسی دیوانه تو نیست...

عاشقتم



تاريخ : شنبه 12 / 11برچسب:, | 23:2 | نویسنده : m_a

زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود

زیبــــــاترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی توبود

زیبــــــــــاترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود

زیــــــــباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار توبود

زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو بودن بود

زیبــــــاترین هدیه عمرم محبت توبود 

زیباترین تنهاییم گریه برای توبود 

زیباترین اعترافم عشق توبود

 



تاريخ : شنبه 12 / 11برچسب:, | 22:48 | نویسنده : m_a

 

آنقدر برای تو بوده ام... که دیگر... من برایم غریبه است...! اینگونه است وقتی که میروی... میمیرم... چون نه تورا دارم نه خودم را...!! 

 



تاريخ : شنبه 12 / 11برچسب:, | 22:38 | نویسنده : m_a

ادم وقـتی یـه حـس تکرار نشدنی رو

با یکی تجـربه مـیکـنه ...

دیگه اون حــس رو با کـس دیگه ای

نـمیـتونه تـجـربه کـنه !

بـعـضی حــس هـا ...

خــاص و نــاب هـسـتـنـد ...

مـثـل بــعـضـی ادم هـا ..

 

 



تاريخ : شنبه 12 / 11برچسب:, | 21:43 | نویسنده : m_a

احساس خوبیه وقتی یه نفردلتنگت میشه

احساس بهتریه وقتی یه نفرعاشقت میشه

امابهترین احساس اینه که بدونی یه نفرهیچوقت فراموشت نمیکنه.....!

 



تاريخ : شنبه 12 / 11برچسب:, | 21:40 | نویسنده : m_a

 

چه زیباست به خاطر تو زیستن

برای تو ماندن

به پای تو ماندن

و...

به عشق تو سوختن

و...

چه تلخ و غم انگیز است

دور از تو بودن

برای تو گریستن

و...

به عشق و دنیای تو نرسیدن

ای کاش میدانستی...

بدون تو...

مرگ گواراترین زندگیست

بدون تو...

و...

به دور از دست های مهربانت

ای کاش میدیدی...

قلبی را که فقط برای تو می تپد

 



تاريخ : شنبه 12 / 11برچسب:, | 15:33 | نویسنده : m_a

باران که می‌بارد...

باید آغوشی باشد...

پنجره‌ی نیمه بازی...

موسیقی باران...

بوی خاک...

سرمای هوا...

گره‌ی کور دست‌ها و پاها...

گرمای عریان عاشقی...

صدای تپش قلب‌ها...

خواب هشیار عصرانه...

باران که می‌بارد...

باید کسی باشد.........

 



تاريخ : دو شنبه 7 / 11برچسب:, | 1:48 | نویسنده : m_a

ھیـچ کجــا

جـُــــــز خـواب روی بـازوھـای مـردانــــــــــــــــــه ات ،

امنیـت را بـرایـم مـعنا نـمی کـند ...!

 



تاريخ : یک شنبه 6 / 11برچسب:, | 23:42 | نویسنده : m_a

شده بخوای بخوابی تاپ تاپ قلبت نزاره؟

فکر کنی خدایا اونم خوابیده یا که بیداره؟!

شده تو بی خوابی صد هزارتا نقشه بکشی...

دنبال بهونه باشی که اون و فردا ببینی

شده شب که سر می زاری آرزو کنی بمیری

دم دم های صبح که میشه نفرینتو پس بگیری...



تاريخ : یک شنبه 6 / 11برچسب:, | 22:7 | نویسنده : m_a

مـــــن و تـــــو در آغــــوش هــمـــ ، دســتانـــت را

میــــفشـــــارمـــــ

تــــــو مــــرا میـــبوسیــــ و مـــن تــــو را در آغـــوش خـــودمــــ

میــــفشــــارمـــــ

گــــرمای آغـــــوش تـــــــــــــــو !!

ســـــر میـــــگــذارم بــــر روی شــانــهــ هـآیـــت

 

 



تاريخ : یک شنبه 6 / 11برچسب:, | 19:59 | نویسنده : m_a

هنوز هم عاشقانه هایم را عاشقانه برای تو می‌نویسم..

هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف می‌زنم..

هنوز هم باوردارم عشق ما جاودانه است..

این روزها دیگر پشت پنجره می‌نشینم و به استقبال باران می‌روم.

می‌دانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است..

می‌دانم  یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است،

کسی که جز تو نیست بازمی‌گردد..

می‌دانم تمام می‌شود و ما رها می‌شویم؛ پس بگذار بخوانم:

اولین عشق من و آخرین عشق من تویی

نرو، منو تنها نذار که سرنوشت من تویی..

 



تاريخ : سه شنبه 1 / 11برچسب:, | 12:58 | نویسنده : m_a



 آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم

آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو همه ی وجودمی
بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را داشتی ، جایی که برایت سرچشمه آرامش است
آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای بوسیدن لبهایت
بگذار لبهایت را بر روی لبانم ، حرفی نمیزنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو
دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو
محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت
چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من
قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است
آرامم ، میدانم اینک کجا هستم ، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را میکشیدم و هر زمان خوابش را میدیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود....
در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه میدانم زمان چگونه میگذرد و نه میدانم در چه حالی ام
تنها میدانم حالم از این بهتر نمیشود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمیشود
گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت
عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ، عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه
خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم


تاريخ : سه شنبه 1 / 11برچسب:, | 12:53 | نویسنده : m_a



 

 

 

 

من این شب زنده داری را دوست دارم

 

 

 

 
من این پریشانی را دوست دارم

 

 

 

بغض آسمان دلتنگی را دوست دارم

 

 

 

گذشت و دلم عاشق شد ، بیشتر گذشت و دلم دیوانه ات شد من این دیوانگی را دوست دارم

 

 

 

چه بگویم از دلم ، چه بگویم از این روزها ، هر چه بگویم ، این تکرار لحظه های با تو بودن را دوست دارم

 

 

 

بی قرارم ، ساختم با دوری ات ، نشستم به انتظار آمدنت ، من این انتظارها و بی قراریها را دوست دارم

 

 

 

چونکه تو را دارم ، چون به عشق تو بی قرارم، به عشق تو اینجا مثل یک پرنده ی گرفتارم

 

 

 

به عشق تو نشسته ام در برابر غروب ، این غروب را با تمام تلخی هایش دوست دارم

 

 

 

من این نامهربانی هایت را دوست دارم ، هر چه سرد باشی با دلم، من این سرمای وجودت را نیز دوست دارم

 

 

 

من این بی محبتی هایت را دوست دارم ، هر چه عذابم دهی ، من آزار و اذیتهایت را دوست دارم

 

 

 

هر چه با دلم بازی کنی ، من این بازی را دوست دارم

 

 

 

مرا در به در کوچه پس کوچه های دلت کردی ، من این در به دری را دوست دارم

 

 

 

مرا نترسان از رفتنت ، مرا نرجان از شکستنت ، بهانه هم بگیری برایم ، بهانه هایت را دوست دارم

 

 

 

من این اشکهایی که میریزد از چشمانم را دوست دارم ، آن نگاه های سردت را دوست دارم

 

 

 

بی خیالی هایت را دوست دارم ، اینکه نمیایی به دیدارم هم بماند،غرورت را نیز دوست دارم....

 

 

 

تو یک سو باشی و تمام غمهای دنیا هم همان سو، من تو را با تمام غمهایت دوست دارم....

 

 

 

هر چه بگویی دوست دارم ، هر چه باشی دوست دارم ، مرا دوست نداشته باشی ، من دوستت دارم

 

 

 

من این ابر بی باران را دوست دارم ، من این کویر خشک و بی جان را دوست دارم، این شاخه خشکیده و بی گل را دوست دارم ، من اینجا و آنجا همه جا را با تو دوست دارم....

 

 

 

من این شب زنده داری را دوست دارم

 

 

 

اگر با تو بودن خطا است و من گناهکار ،من گناه کردن را با تو دوست دارم...

 

بی مهری هایت به حساب دلم ، اشکهایم را که در می آوری نیز به حساب چشمانم من این حساب اشتباه را دوست دارم...


تاريخ : سه شنبه 1 / 11برچسب:, | 12:47 | نویسنده : m_a
 
 

روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو ،به گرمای لحظه هایی که تو در آغوشمی

 

 

با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی

 

 

همچو یک رود که آرام میگذرد،عشق ما نیز آرام میگذرد و تویی سرچشمه زلال این دل

 

 

ساعت عشق مان تمام لحظه های زندگیست ،ثانیه هایی که پر از عطر و بوی عاشقیست

 

 

ای جان من ،مهربانی و محبتهایت،وفاداری و عشق این روزهایت،امیدی است برای خوشبختی فردایت

 

 

میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،مثل یک گل به پاکی چشمهایت،به وسعت دنیای بی همتایت

 

 

هوای تو را میخواهم در این حال دلتنگی،امواجی از یاد تو را میخواهم در دریای خاطره های به یادماندنی

 

 

همنفسمی، ای که با تو یک نفس عاشقم

 

 

همزبانمی، ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانه ام را میگویم

 

 

حرفی نمانده جز سکوت بین من و چشمانت، که در این سکوت میتوان یک دنیا عشق را خواند

 

 

چه با شوق میخوانم چشمانت را و چه عاشقانه گرفته ایم دستهای هم را

 

 

گفتی دستهایم گرم است، گفتم عزیزم این چشمهای تو است که مرا به آتش کشیده است

 

 

همه ی دنیا فریاد عشق ما را شنیده است،هنوز هم نگاهم به نگاهت دوخته است،

 

 

چقدر قلبت زیباست...

 

 

چه بی انتهاست قصر عشق تو و من چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم ، در کنار تو

 

 

تویی که برایم از همه چیز بالاتری و از همه کس عزیزتر

 

 

میخوانمت تا دلم آرام بماند