دلتنگی...دلتنگی...دلتنگی...
آدم که دلتنگ میشود...چه فکرها که نمیکند...
چه اندیشه ها که در خیال خود ندارد...و چه رویاها...
که گاه خنده را طرحی می کند بر لبان...
و گه غم را بغضی میکند شکسته در سینه
تا در پی بهانه...
قطره اشکی جاری شود بر گونه ها
نظرات شما عزیزان: