حرفهای عاشقانه
تاريخ : شنبه 7 / 2برچسب:, | 12:40 | نویسنده : m_a





ماکسانی که به فکرمان هستند را به گریه می اندازیم. ما گریه می

کنیم برای کسانی که به فکرمان نیستند. و ما به فکر کسانی هستیم

که هیچوقت برایمان گریه نمی کنند. این حقیقت زندگی است .


عجیب است ولی حقیقت دارد. اگر این را بفهمی، هیچوقت برای

تغییر دیر نیست.


مرا بسپار به یادت به وقت بارش باران گر نگاهت به ان بالاست

و در حال دعا هستی خدا ان جاست دعایم کن که من تنهاترین

تنها نمانم



قصه ها را گفته ایم چیزی نمانده برای گفتن

کاش میشد اسرار دل را نگه داشت و نگفت، تا که روزی معشوق

از دست نرود

میدانی که خاصیت عشق این است زمانی که دانستی و دانست این

راز را، هر دو گریزان میشوید

نمیدانم چه رازیست

فراموش نکن

شاید سالها بعد در گذر جاده ها

بی تفاوت از کنار هم بگذریم

و

بگوییم:

آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود


من برای سالها مینویسم...سالها بعد كه چشمانت عاشق میشوند...

افسوس كه قصه ی مادر بزرگ راست بود...همیشه یكی بود یكی

نبود 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: